بنام خدا
آیا می دانید...؟
· بزرگترین باغ انار خاور میانه با 300 هکتار در مهریز قرار دارد.
· بلندترین برج بادگیر دنیا با ارتفاع 55/5 متر در مهریز قرار دارد.
· تنها کاروانسرای مدور ایران بنام « زین الدین» در مهریز قرار دارد.
· نخستین تولید کننده شیر و پسته استان یزد ، مهریز است.
· بزرگترین نخل در جهان اسلام در حسینیه کاج مهریز قرار دارد.
· خاستگاه اصلی آسیاب های آبی استان یزد ، مهریز است.
· دومین قله استان به بلندی 3075 متر قله « دام گاهان » در مهریز می باشد.
· تنها کوه سنگ نگاره های انسانهای اولیه در ایران در مهریز قرار دارد.
· نخستین مدال آوران طلای جهان و آسیا در ایران در رشته دوچرخه سواری ، جوانانی از روستای خورمیز مهریز هستند.
· قدیمی ترین قنات«دولت آباد» با 700 سال قدمت از مهریز سرچشمه می گیرد.
· بقعه فضل بن عباس یکی از سرداران رشید اسلام در مهریز قرار دارد.
· بزرگترین معدن سرب و روی خاور میانه در مهریز قرار دارد.
· قدیمی ترین درخت چنار در خاور میانه در مهریز قرار دارد.
· بزرگترین و قدیمی ترین سرو ایران پس از ابرکوه در مهریز قرار دارد.
· تنها تپه شنی استان « کوهریگ» در مهریز قرار دارد.
· بزرگترین تکیه استان پس از امیرچخماق در باغبهار مهریز است.
· تنها آب معدنی طبیعی استان بنام « چاه گله» در مهریز قرار دارد.
· شاخص ترین ایستگاه باران سنجی استان در منشاد مهریز است.
· تنها منطقه رویش گیاه ریواس در مهریز قرار دارد.
· فعال ترین جراح قلب کشور با بیش از 14000 عمل جراحی دکتر فروزان نیا از مهریز است.
· دومین تک برج استان در مهریز واقع است.
· نخستین تولید کننده بید مشک استان مهریز است.
· تنها شهید روحانی در حادثه خونین مکه مکرمه از استان یزد شهید حجت الاسلام والمسلمین برهان از مهریز است.
· تنها آثار ما قبل تاریخ استان در غربالبیز مهریز کشف شده است.
· دانش آموزان مهریزی در کنکور سراسری چندین سال پیاپی است جزو برترین های استان و ایران قرار می گیرند.
و .............
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
گروه مردم : | ||
يک روز شاهعباس با لباس مبدل گذرش به باغ انارى افتاد. باغبان به رسم میهماننوازی يکى از انارها را از درخت کند و آبش را گرفت و در جام ریخت و جام پر شد. شاهعباس جام را از دست باغبان گرفت و سر کشيد. وزير هم يک جام از آب انار نوشيد. مىخواستند بروند که وزير به شاهعباس گفت: «پادشاه به سلامت باشد، شما شاه اين مملکت هستيد و چنين باغ انارى نداري. نیک است ماليات اين باغ را زيادتر کنيم». شاهعباس و وزير رفتند به شکار و فردا روز که از شکار بازگشتند، باز هم هلاک و تشنه آمدند به باغ انار. شاهعباس به باغبان گفت: «آب يکى از انارها را بگير». باغبان يکى از انارها را از درخت کند و آبش را در جام ريخت. جام پر نشد. آب دومى را گرفت، جام پر نشد، تا سومى و چهارمى و پنجمى و ششمى و دهمى و بيستمي. شاهعباس شگفت زده شد و گفت: «باغبان! تو ديروز آب يکى از انارها را گرفتي، جام پر شد. الآن آب بيست انار را گرفتى و جام پر نشد»! باغبان که شاه عباس را نمىشناخت، چون شاهعباس هيچگاه با لباس شاهى ظاهر نمىشد، گفت:«فکر کنم خداى نکرده عقیدهی شاه از من برگشته و چشم طمع بر باغ من دوخته است». شاه آن هنگام عقيدهاش را برگرداند و پيش خودش گفت: «انصاف نيست من ماليات باغ را زياد کنم. اين باغبان زحمت مىکشد و نانى مىخورد». باغبان دستش را بلند کرد و انارى کند و آبش را ريخت درون جام و جام پر شد. باغبان گفت: «خدا را سپاس که عقيدهی شاه صاف شد و بهخوبى برگشت». |